منبع http://www.irceo.net/fullStory.aspx?id=190
مقدمه:
واژة «مهندس» در عرف گفتاری جامعه ما واژهای زبانزد و بسیار آشناست، اما معمولاً کمتر به معنا یا تعریف و مصادیق آن توجه میشود.
از سویی دیگر، شهروندان نیز معانی مختلفی از مهندسی و مهندس در ذهن دارند که این معانی نیز کمتر، از زاویة مطالعات علمی مورد توجه واقع شدهاست. از این رو اگر سؤال این باشد که مهندس عمران، چگونه مهندسی است و مهندسی عمران با سایر گونههای مهندسی، چه تفاوت یا تفاوتهایی دارد دستیابی به پاسخ آن، چندان ساده و راحت نخواهدبود.
این باز تعریف، به ویژه در پیوند با نگاه به آینده، اهمیت خاصی مییابد. هر حرفهای در آینده تاریخی خود، دگرگونیهایی را- خواسته یا ناخواسته- تجربه خواهدکرد. اما چیزی که بیشتر اهمیت دارد، این است که نگاه صاحبان آن حرفه به آینده، به اندازه کافی واقعبینانه و مبتنی بر پیشنگریهای خردمندانه باشد. بدون تردید، نه نگاه سطحی و گذرا و نه نگرش آرمانگرایانه، هیچکدام، مفید و منطقی، بهنظر نمیرسند.
امروزه عناصری نظیر: اقتضای زمان، پسند و ذائقه شهروندان و پیشرفت پرشتاب و حیرتانگیز فناوری، نقشی تعیینکننده در اقتصاد و آینده هر حرفه و شغلی دارند.
در عرصه مهندسی عمران نیز این سه مؤلفه، رقم زننده منزلت حرفهای اینگونه از مهندسی، خواهندبود. زمان، ذائقه و فناوری، گشاینده راههای جدید هستند.
نیمنگاهی به وضعیت کنونی:
مهندسی عمران در شرایط کنونی، صاحب جایگاه و موقعیتی است که به اندازه لازم، استوار، مطلوب و در خور نیست. البته شاید دیگر حرفهها نیز در سطح مهندسی، از وضعیت فعلی خود، چنین تفسیر و برداشتی داشته باشند، اما این تفسیر و برداشت در میان دارندگان عنوان مهندسی در عرصة عمران، با توجه به شمار فراوان آنان و میزان مسئولیتهای حرفهای که در جامعه دارند، رنگ و رویی متفاوت دارد.
در نوعی نگرش اجمالی، فرآیند ساخت و ساز بایستی نظاممند و مبتنی بر روشهای صددرصد حرفهای باشد. در این فرآیند، مهمترین عنصر، خود مهندس است که بایستی در تمام زمینهها، مهارت، توان تجربی و دانش اندوخته را به کار گیرد و از مجموع آنها برای تولید ساختمانهای ایمن، روزآمد، زیبا، مقاوم و منطبق با مؤلفههای زیست محیطی استفاده کند. در حالی که میدانیم چنین نیست و مهندسان ما در چرخة پیچیدة تولید ساختمان، صاحب نقش اصلی نیستند و این فرآیند هنوز هم، آنچنان که باید، در بیشتر یا تمام اجزای خود، از استانداردها و شاخصهای کیفی تعریفشده، متأثر نیست.
امروزه، محصول پرطرفداری مثل ساختمان، محصولی است که لزوماً بایستی از صافیهای استاندارد بگذرد و تمامی دستاندرکاران آن از اهلیت و توان تخصصی مورد انتظار، برخوردار باشند.
در حال حاضر، آنچه در کشور تحت عنوان تولید ساختمان جریان دارد، تنها پاسخگویی و اقناع نیاز روزافزون جامعه به مسکن و سایر فضاهای ساختمانی است. این روال که صرفاً بر اقناع نیاز روبه تزاید جامعه استوار است، آفات و آسیبهای تهدیدکننده فراوانی دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و میگیرد.
بسیار بدیهی است که ساختمانسازی با تولید ساختمان به روشهای جدید و روزآمد، در یک رده نیست. سالهاست که دنیای در حال پیشرفت، روشهای سنتی و ناکارآمد را رها کرده و به سبکسازی، صنعتیسازی، استفاده از مصالح استاندارد، کنترل کیفیت، بهرهگیری از نیروی انسانی ماهر، صرفهجویی در مصرف انرژی، استفاده از بیمه تضمین کیفیت و نظایر آن روی آورده و چهره ساختمان و ساختمانسازی را، تغییر داده است.
البته این نگرش، درصدد انکار نمونههای متمایز در عرصهی ساختمانسازی نیست و حتی در شرایط کنونی، در گوشه و کنار کشور، میتوان ساختمانهایی را سراغ گرفت که منطبق با الگوهای نوین ساختهشده یا در حال ساخت هستند. اما در هر حال واقعیت امر، با تراز آرمانی آن، فاصله دارد و بایستی حرکت این حرفه، به سمتی باشد که بتواند به تدریج از فاصلههای موجود کاسته و متخصصان این عرصه را به جایگاه و منزلتی که شایسته آنند، نزدیک نماید.
مهندسی عمران در نگاهی متفاوت:
مهندس عمران در سطح حرفهای میتواند واجد ویژگیهایی از این دست باشد:
1- به عنوان کارشناسی خبره و مجرب، در حیطه کاری خود، حضور فعال داشته و مورد وثوق شهروندان باشد.
2- گذشته حرفه خود را بشناسد و با امید به آیندهای روشنتر، برای ارتقای کیفی آن بکوشد.
3- هویت ملی خود را بداند و از پیوندهای ناگزیر آن با مسئولیت حرفهای که بر دوش دارد، آگاه باشد.
4- با یافتههای نوین فنآورانه در عرصههای مرتبط با کار خود در پیوند باشد و دیدگاهها و نظریههای جدید متخصصان نامآشنای این مجموعه را بشناسد.
5- همپیوندی ناگزیر انسان، شهر، ساختمان و زندگی را به خوبی بشناسد و با مبانی نظری حرفه خود آشنا باشد.
6- به منشور اخلاق شهروندی و الزامات زندگی مدنی، پایبند باشد.
7- در ساماندهی همزیستی میان ساختمان و محیط زیست، و به ویژه انرژی، دستی توانا و ذهنی خلاق داشته باشد.
8- فقط از روزنه اقتصاد و بازدهیهای مادی، به ساختمان و مسئولیت خطیر خود ننگرد.
9- مهمترین و کلیدیترین نقش را در چرخه تولید ساختمان، برعهده داشته باشد.
10- منزلت فرهنگی انسان معاصر را به خوبی بشناسد و با راههای انتقال ارزشها و آموزههای فرهنگی به مکانیزم طراحی و ساخت ساختمان، آشنا باشد.
11- همپیوندیهای ناگزیر حرفه خود با مقولههایی نظیر: معماری و شهرسازی را به خوبی بشناسد و از توانایی تعامل نظری با مهندسان دیگر عرصهها، در حد حرفهای و بایسته، برخوردار باشد.
12- مسئولیتشناس و پاسخگو باشد و شأن حرفهای خود را، صیانت نماید.
13- از توانایی بررسی و نقد منصفانه پروژههای شاخص عمرانی، چه نمونههای متمایزی که در داخل کشور اجراشده و چه نمونههای مهم و برجستهای که در سطح دنیا اجرا شده و به بهرهبرداری رسیدهاند، برخوردار باشد.
نقشها و کارکردها (با تکیه بر اولویتها):
مهندس عمران (یا مهندس سایر رشتهها)، مهندسی است که در جایگاه حرفهای خود میتواند پس از موفقیت در احراز مراتب تحصیلی پیشبینی شده، تسلط بر مباحث فنی کارگاهی و نرمافزارهای مرتبط، پذیرای نقشهای متفاوت باشد:
1- ناظر مقیم: مهندسی است که ضمن تسلط به مقررات ملی ساختمان، از سابقه حضور و فعالیت جدّی در کارگاههای ساختمانی برخورد بوده و ترجیحاً بهعنوان کمکناظر مقیم یا کمک سرپرست کارگاه، تجربه کافی کسبکرده و دورههای آموزشی لازم برای آشنایی با قوانین کار، مباحث ایمنی کارگاه، روشهای نوین کنترل و بازرسی فنی و نظایر آن را، طی نموده باشد.
2- سرپرست کارگاه: مهندسی است که ضمن تسلط به مقررات ملی ساختمان، سابقه حضور و فعالیت مستمر کارگاهی داشته و ترجیحاً بهعنوان ناظر مقیم از سابقه کار درخور توجه برخوردار باشد. علاوه بر آن دورههای آموزشی لازم را نیز برای آشنایی با قوانین کار، قوانین شهرداری، مباحث ایمنی کارگاه، روشهای نوین کنترل و بازرسی، دورههای مدیریتی و نظایر آن، گذرانده باشد.
3- بازرس و ناظر: مهندسی است که ضمن برخورداری از صلاحیت علمی لازم برای بازرسی و نظارت و تسلط به مقررات ملی ساختمان، سابقه حضور و فعالیت جدی در کارگاههای ساختمانی داشته و ترجیحاً بهعنوان ناظر و یا کمکناظر مقیم، تجربه کافی برای بازرسی و نظارت را به دست آورده، و همچنین دورههای آموزشی لازم را برای آشنایی با روشهای نوین کنترل و بازرسی فنی، طی نموده باشد.
4- طراح سازه: مهندسی است که ضمن برخورداری از صلاحیت علمی لازم برای طراحی و تسلط به مقررات ملی ساختمان، مدتی را در کارگاههای ساختمانی گذرانده و همچنین دورههای آموزشی موردنیاز جهت آشنایی با نرمافزارهای مختلف طراحی سازه را طی نموده باشد. به نحوی که صلاحیت تجربی لازم برای طراحی را، به دست آورده باشد.
5- پیمانکار (سازنده و مجری): مهندسی است که فعالیت مستمر کارگاهی داشته، مدتی را به عنوان ناظر مقیم یا سرپرست کارگاه گذرانده و همچنین از سوابق مدیریتی لازم برخوردار است. علاوه بر آن بایستی از قوانین مالیاتی و نظایر آن نیز مطلع باشد.
6- مدیر شرکت طرح و ساخت: در همه موارد پیش گفته، اشخاص به صورت حقیقی یا حقوقی میتوانند فعالیت کنند، اما مدیریت طرح و ساخت، شخص حقوقی است که از مهندسان حقیقی دارای صلاحیت طراحی و مهندسان حقیقی دارای صلاحیت اجرا تشکیل میگردد. البته هر یک از آنها بایستی از ویژگیهای مورداشاره، برخوردار باشند. ضمناً این فعالیت مختص مهندس عمران نبوده، مهندسان سایر رشتهها نیز میتوانند اشخاص حقیقی شرکت باشند، ولی مدیر شرکت طرح و ساخت، مهندس معمار یا مهندس عمران خواهدبود.
7- تولیدکننده و صاحب پروانه ساختمانی: مهندسی است که ضمن تسلط به مقررات ملی ساختمان و آشنایی با اصول و ضوابط شهرسازی، لااقل در یکی از زمینههای (طراحی، نظارت و اجرا) صلاحیت لازم را، کسب نموده باشد. البته این فعالیت، مختص به مهندسان عمران نبوده و همه رشتهها را شامل میشود.
شایان ذکر است که در حال حاضر صاحب پروانه ساختمانی غالباً همان مالک زمین است که معمولاً تخصصی در زمینه ساختمان و نحوه تولید آن ندارد. حال آنکه صدور پروانه ساختمان به نام او، مسئولیت تولید ساختمان را برعهده او میگذارد.
اما بدیهی است چنانچه قرار باشد اولویتبندی خاصی در مجموعه نقشهای تبیینشده انجامپذیرد، مهمترین نقش، آن است که مهندس حرفهای عمران در مقام تولیدکننده و صاحب پروانه ساختمانی فعالیت نماید تا بدینترتیب بتواند به رسالت و وظیفه ذاتی خود، نزدیکتر شود.
بدون تردید، تحلیل انحراف عملکرد فعلی مهندسان نسبت به وظایف اصلی، نشانگر این واقعیت تلخ است که فاصله زیادی میان نقش اصلی و سایر نقشها وجود دارد و تا زمانی که این فاصله، وجود داشتهباشد، متولی اصلی فرآیند ساخت و ساز در کشور، مشخص نخواهدشد.
فعالیت مهندس حرفهای عمران در این جایگاه، علاوه بر تضمین کیفیت ساخت و ساز و مراعات دقیق و همهجانبه شاخصها و ضوابط کیفی، نقش افراد غیرمتخصص را در این عرصه، محدود کرده و امکان اجرای هماهنگ و منسجم سیاستهای راهبردی را، بیشتر و بهتر، فراهم میآورد.
ضرورت تدوین برنامه راهبردی:
بدون برنامه راهبردی مدون، دستیابی به وضعیت بهتر و مناسبتر، بهویژه بهینهسازی جایگاه کنونی مهندسی عمران، امکانپذیر نیست و میتوان با تدوین برنامههای راهبردی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در مسیر تحقق این هدف، کوشش نمود.
البته بسیار روشن است که مقدمه یا پیشزمینه اصلی این حرکت، چیزی جز خواست و عزم جدی خود مهندسان نخواهد بود. هرگونه فعالیتی در مسیر بهبود وضعیت فعلی، وابسته به انگیزه و عزم مهندسانی است که از وضعیت کنونی و جایگاه فعلی خود، راضی نیستند و فراتر از کلیشههای تثبیتشده، خواهان نقش و کارکرد اصلی هستند.
اما آنچه در یک برنامه راهبردی اولیه و فرضی میتوان مدنظر قرارگیرد، معطوف به موارد زیر خواهدبود:
1- انعکاس دیدگاه موردنظر در سطح سازمان، شهروندان و مسئولین (به ویژه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی)
2- دعوت به همسویی مهندسان رشتههایی نظیر: معماری و شهرسازی با این دیدگاه.
3- نقد آسیبشناسانه کارکردها و نقش کنونی مهندسان عمران با نگاه واقعبینانه به واقعیتها و تجربههای ملموس.
در این حرکت انتقادی، نشاندادن نقاط ضعف و آسیب و هزینههای سنگینی که هر یک از مصادیق آن، بر جامعه تحمیل کرده و میکند، از اهمیت خاص برخوردار است.
4- تقویت فرآیند مهارتآموزی و کسب اطلاعات و آموزههای نوین (متناسب با بروز پیشرفتهای فنآورانه جدید و شکلگیری تجربههای نو در عرصههای مرتبط با ساخت و ساز)
5- تلاش در مسیر بازنگری سرفصلهای آموزشی کنونی در رشته مهندسی عمران و شاخههای مرتبط بهمنظور روزآمدنمودن محتوای علمی رشتهها و انطباق آن با نیازها و مطالبات تازه در حوزه ساختوساز.
6- زمینهسازی لازم جهت صدور پروانه ساختمانی به نام مهندس.
در حال حاضر پروانه ساختمانی که شهرداریها بر طبق قانون به نام مالک و یا وکیل قانونی او صادر میکنند، نوعی مسئولیت حقوقی است که بهعنوان تولیدکننده به دارنده پروانه تفویض میشود، اما پیداست که بیشتر دارندگان پروانه، تخصصی در صنعت ساختمان ندارند. از اینرو این مسئولیت خطیر باید به کسی واگذارشود که در حوزه تولید ساختمان، صاحبصلاحیت و توان تخصصی مورد انتظار باشد.