ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
محمد عباسی این جملات را در حالی روز گذشته ایراد کرد که پیشتر هم وزارت بهداشت اعلام کرده بود؛ «هشت میلیون جوان ایرانی آماده ازدواج هستند.»
چنین اظهار نظرهایی از سوی مسئولان، فقط موجب دلسردی جوانانی میشود که با شنیدن این اظهار نظرها، ناخواسته به این نتیجه میرسند که مسئولان به جنس و عمق مشکلات آنها آگاهی چندانی ندارند.
همچنین وقتی که خود مسئولان دولتی «شورای رقابت» میگویند خط فقر برای خانوادههای شهری، 946هزار تومان در ماه است؛ این سوال مطرح میشود که آیا در این وضع، بین نبود امکانات و تمایل نداشتن به ازدواج رابطه معناداری وجود ندارد؟
چگونه در شرایطی که حداقل حقوق ماهانه مصوب شورای عالی کار، 389 هزار تومان برای هر کارگر ایرانی است، میتوان از جوانان انتظار داشت بدون توجه به پشتوانه اقتصادی و امکانات مالی، خانوادهای جدید تشکیل دهند.
این روزها حتی اگر از افراد غیرمتخصص در حوزه اجتماعی هم بپرسید، خواهند گفت که برای تشکیل یک خانواده جدید، حداقل وجود یک شغل و داشتن سرپناه، از الزامهای اولیه است، اما بسیاری از جوانان ایرانی از نعمت مسکن بی نصیب هستند و اگر آمارهای رسمی و خوشبینانه را هم ملاک قرار دهیم، حداقل سه میلیون شهروند بیکار در کشور ما وجود دارد.
اگرچه عنوان میشود که نقش مشاورههای اجتماعی و سخت نگرفتن خانوادهها، روند ازدواج جوانان را تسهیل میکند، اما حقیقت این است که هر قدر هم خانوادهها و حتی خود جوانان سخت نگیرند، بازهم عاقلانه نیست که بدون داشتن کف شرایط مالی در مسیر تشکیل خانواده گام برداشت.
در واقع، اگر مسئولان به جای آسان جلوه دادن تشکیل زندگی مشترک و سعی بر پاک کردن صورت مساله، به حل مشکلات معیشتی جوانان اهتمام ورزند، روند ازدواج جوانان به صورت خودجوش افزایش مییابد، زیرا حل مشکلات جوانان و تشویق آنها برای تشکیل زندگی مشترک با توصیه، دستور یا سخنرانی قابل حل نیست.
امین جلالوند - گروه جامعه