چگونه پختگی و مسئولیتپذیری را در افراد برای آغاز زندگی مشترک محک بزنیم؟
در جستجوی یک خواستگار متعهد
ازدواج اولین مرحله خروج از حصار خودبینی و طبیعت فردی است که به واسطه آن شخص در مدار دیگر بینی حرکت میکند و میتواند در برابر دیگران احساس مسئولیت و تعهد کند. در واقع ازدواج باعث رشد اجتماعی افراد و در نتیجه فراهم شدن زمینه بروز احساس مسئولیت فرد در قبال دیگران بخصوص همسر و فرزند میشود و دقیقا بر این اساس است که مسئولیتپذیری را به عنوان یکی از معیارهای اساسی برای انتخاب همسر مطرح میکنند.
تغییر سطح مسئولیت یکی از مهمترین ویژگیهای زندگی مشترک است. هر فردی با ورود به زندگی جدید، باید مسئولیت تصمیمهایی را که میگیرد، مسئولیت خوشبختی و سعادت یک فرد جدید و رفع نیازهای خود و همسرش را بر عهده بگیرد. قطعا همه چیز با دوران تجرد فرق دارد، شما و همسر آیندهتان باید بپذیرید که نهتنها در قبال خود بلکه مهمتر از خود، نسبت به همسفر زندگیتان مسئولید؟ بیشک زندگی در کنار یک همسر مسئولیتپذیر و وظیفهشناس بسیار خوشایندتر از زندگی در کنار یک فرد بیمسئولیت است، اما چگونه میزان مسئولیتپذیری خواستگار خود را محک بزنیم. این نوشتار به شما در این باره کمک میکند.
مسئولیتپذیری، «مسئولانه» عمل کردن است و به صرف اینکه فقط بگویید مسئولیتپذیر هستید، هرگز فردی مسئول نمیشوید. مسئولیتپذیری یک مفهوم نیست بلکه یک عمل است، وقتی شما به آنچه وعده دادهاید عمل کنید، مسئولیتپذیر شناخته میشوید، به این معنی که اگر سنگ از آسمان هم ببارد هرگز فراموشتان نمیشود سر قول خود بایستید، اجاره خانهتان را پرداخت کنید، بموقع به قرار ملاقاتهایتان برسید و... .
معمولا مسئولیت زیادی به کودکان واگذار نمیشود، چرا که میدانیم به قدر کافی بزرگ و پخته نیستند که بتوانند از عهده انجام برخی کارها برآیند، حال تصور کنید با کسی ازدواج کنید که مانند کودکان است و برای حفاظت از خویش هم نیازمند مراقبت است، چه برسد که بخواهد مسئولیتی را بپذیرد یا بتواند برای خوشبختی شما کاری کند.
اینجاست که نمیدانید با مسئولیتهای زندگی که بخشی از آن بر عهده همسرتان است چگونه کنار بیایید؟ انجام آنها را به او محول کنید یا خیر؟ و... بیشک با گذشت مدت زمان کوتاهی از زندگی مشترک متوجه خواهید شد که با یک کودک ازدواج کردهاید، کودکی که فقط بدن و اندامی بزرگسالانه دارد.
برخی افراد که به سن ازدواج میرسند،
آمادگی داشتن رابطهای جدی را ندارند، اگرچه ممکن است این افراد بسیار
دوستداشتنی باشند یا حتی شما را خیلی دوست بدارند، اما چنانچه به سطح
معقولی از پختگی در زندگی نرسیده باشند، همیشه احساس خواهید کرد که بچهای
را برای تربیت یا فرزندخواندگی به اختیار گرفتهاید تا اینکه همسری را
برای ازدواج انتخاب
کرده باشید.
چنین همسری اگرچه بامحبت و صمیمی است، همدل و همراه بوده و شنونده و غمخوار خوبی است، اما یقینا آمادگی برقراری رابطهای بزرگسالانه، متعهدانه و تمامعیار را ندارد. برخی افراد شخصیت «دهنده» دارند، به گونهای که همیشه از ناجی بودن، سرویس دادن به دیگران و مسئولیتپذیری بیش از حد لذت میبرند و از اینکه دائما حامی و پشتیبان کسی باشند، احساس رضایت میکنند، اما باید بگوییم این تنها یک روی سکه است، حقیقت در روی دیگر این سکه پنهان است، ازدواج با فرد مسئولیتگریز همیشه هم خوشایند حال این افراد نبوده و در نهایت ممکن است آنها را برای همیشه دلزده و دلسرد از زندگی کند. اگرچه حقیقت این است که هر فردی استحقاق آن را دارد که توسط کسی دوست داشته شود، اما هر شخصی آمادگی و توان پذیرش مسئولیت یک رابطه پخته را ندارد؛ بیتردید شما هم حق انتخاب دارید و اگر از اینکه همیشه احساس شکست و سرخوردگی داشته باشید، ناراحت نمیشوید، میتوانید چنین فردی را برای ازدواج انتخاب کنید.
البته باید بگوییم شایسته و عاقلانه است که هنگام انتخاب شریک زندگی مصرانه به دنبال انتخاب همسری مسئولیتپذیر باشید تا هیچ وقت دچار بیماری تکرار این جمله به ظاهر خوشایند، اما در باطن کشنده نشوید: «همسرم بامحبت است و صمیمی و من او را بسیار دوست دارم، اما ای کاش کمی بزرگ میشد!»
در زندگی مشترک، تعهد و پختگی ابعاد متفاوتی را شامل میشود که در زیر به برخی نشانههای آن که دال بر پختگی فرد مقابلتان است و او را برای داشتن یک رابطه هدفمند آماده میکند، اشاره میکنیم.
ویژگیهای یک خواستگار پخته
فرد منتخبتان میتواند بهخوبی از خود مراقبت کند، قادر است برای تامین اقتصادی خود تلاش کرده و به نتیجه مناسبی هم برسد، مکان زندگی خود را همیشه تمیز نگاه میدارد، به خورد و خوراک خود اهمیت میدهد، برای تعالی و پیشرفت خود دائما در حال برنامهریزی است، با توجه به سن و موقعیت اجتماعی خویش موفقیتهایی را کسب کرده است و... .
توجه به موارد گفته شده را جدی بگیرید. آنچه گفته شد داستان تکراری بسیاری از زنان و مردانی است که یک دل نه صد دل عاشق کسانی شدهاند که نمیتوانستند از خود مراقبت کنند و چهبسا بعدها مجبور شدهاند سردرگم باشند و با مینیاتور جسمانی یک بزرگسال، اما با اندیشه و تفکر کودکانه زندگی کنند؛ بزرگسالانی که چون بچهها حساس و زودرنجاند، بیکارند و برای تامین مخارج زندگیشان حاضرند به هر کسی رو بیندازند و حتی از خانواده خود، همسر یا دوستان قرض بگیرند و... .
یادتان باشد کسانی که همیشه احتیاج به مراقبت دیگران دارند و بار زندگیشان را به دوش آنان میاندازند، هرگز نمیتوانند حامی و حمایتگر همسرشان باشند و حس امنیت و نیاز پشتیبانیشان را اقناع کنند.
افزایش سن ازدواج
عدم مسئولیتپذیری، یکی از مهمترین دلایل بالارفتن سن ازدواج در ایران در سالهای اخیر است. بسیاری از خانوادهها، از سر لطف و مهربانی بسیار فرزندان خود را برای مسئولیتپذیری در زندگی به خوبی پرورش و تربیت نکردهاند که هنگام جوانی و به وقت رسیدن به سن ازدواج، بهراحتی بتوانند مسئولیت زندگی مشترک را به عهده بگیرند و ازدواج کنند.
جوانان امروزی بهویژه پسران به علت ترس از مسئولیتپذیری حاضر به ازدواج نمیشوند و هرگز نیز این توان را در خود نمیبینند که بتوانند از عهده چنین مسئولیت مهمی برآیند و شاید به همین دلیل است که بسیاری تجرد را میپسندند و آن را تصمیم قطعی زندگیشان قلمداد میکنند.
امروزه به دلیل تحولات عمیق فرهنگی و اجتماعی، دستیابی به هویت فردی و استقلال در مقایسه با گذشته تاخیری بسیار دارد، چهبسا دختر و پسر به سن ازدواج میرسند، اما هنوز آمادگی لازم برای سازش و تطابق با این مرحله جدید از زندگی را نیاموختهاند. ازدواج باعث تغییر مسئولیتهای دختر و پسر در زندگی میشود، به طوری که آنها با تاهل تفاوتهای ویژهای را تجربه و لمس خواهند کرد که زمین تا آسمان با دوران مجردی توفیر دارد.
بیتردید با ورود به زندگی مشترک شکل مسئولیتها برای هر دو نفر متفاوت شده و بر تعهدات آنان نیز افزوده میشود، از سوی دیگر، تاهل پایان زندگی شخصی و شروع زندگی مشترکی است که در یک سوی آن زن و در سوی دیگر آن مرد خانه قرار دارد. زن و شوهری که دو تن در یک کالبدند و از این پس قرار است فراتر از دوران مجردی عمل کنند و با کمک همدیگر زندگیشان را بسازند. زندگی دیگر چون سابق نیست که مرد یا زن تنها نظر خود را مهم بداند و به تنهایی نیز تصمیم بگیرد، در زندگی متاهلی لازم است زن و شوهر به نظرات یکدیگر، هر چقدر متفاوت احترام بگذارند و در نهایت برای تصمیمات مهم زندگیشان با یکدیگر مشورت کنند و دقیقا به همین دلایل است که مسئولیتپذیری دختران و پسران ضرورت مییابد.
مسئولیتگریزی، علت شکست در ازدواج
مسئولیتپذیری بینش فرد را نسبت به مشکلات اجتنابناپذیر زندگی گستردهتر و تحمل و تابآوری او را در برخورد با موانع و گذر از ناهمواریها و بحرانهای زندگی بیشتر میکند.
پذیرش مسئولیت، از جوانی کمسن و سال، فردی شجاع، مدبر و مدیر میسازد که میتواند با توسل به اندیشه و تدبر، سکان خانواده را به دست گیرد و با حرکتی منظم آن را پیش ببرد و به هدف برساند، هر چند در این مسیر ممکن است با تلاطمات و ناملایمات زندگی مواجه شده و دست و پنجه نرم کند.
داشتن حس مسئولیتپذیری باعث میشود فرد با قانع شدن به کمترین داشتهها و امکانات با عزمی راسخ به جدال با مشکلات زندگی برود. البته مسئولیتپذیری در ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، نیازمند بلوغ جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی و تا حدی اقتصادی است و شخص در صورتی که فاقد هر یک از موارد فوق باشد، نمیتواند نقش خود را به نحو احسن ایفا و در خانواده تازهبنیان شده مدیریت کند.
ازدواج جوانان بدون توجه به مولفه مهم «مسئولیتپذیری» نتیجهای جز افزایش اختلافات و بینظمیهای خانوادگی ندارد تا جایی که ممکن است به فروپاشی کانون خانواده منجر شود. «مسئولیتگریزی» موضوعی است که بیتردید میتوان آن را یکی از مهمترین دلایل رشد آمار طلاق در جامعه مورد توجه قرار داد. طبق بررسیهای موجود، بسیاری از عواملی که موجب جدایی زوجین از یکدیگر میشود بر سر تقبل نکردن وظایف و انجام کارها و امور زندگی است که غالبا به دلیل مسئولیتگریزی زوجین یا یکی از آنها حاصل میشود.
هیچ وقت برای مسئولیتپذیری دیر نیست
برخی افراد دوست دارند مسئولیتپذیرتر شوند، اما فکر میکنند چون وارد سنین بزرگسالی شدهاند، دیگر نمیتوانند برای رشد و پرورش این خصیصه کاری انجام دهند. اگرچه مسئولیتپذیری مانند ویژگیهای شخصیتی در دوران کودکی سریعتر آموخته میشود، اما این به آن معنا نیست که اگر شخصی در کودکی به هردلیلی مسئولیتپذیری را نیاموخت به ناچار تا آخر عمر مجبور باشد با عدم مسئولیتپذیری و عواقب ناشی از آن دست و پنجه نرم کند.
تحقیقات متعددی نشان داده است که مسئولیتپذیری ارثی نیست، بلکه امری قراردادی، اخلاقی و تربیتی است که هر زمانی میتوان آن را فراگرفت. ممکن است شما مجبور باشید به دلیل از دست دادن زمان معمول یادگیری این ویژگی که دوران کودکی است، زمان بیشتری را صرف آموختن و تمرین آن کنید، اما مهم این است که در نهایت میتوانید مسئولیتپذیری را یاد بگیرید.
اگر خود یا فرد مورد نظرتان برای ازدواج مسئولیتپذیر نیستید، هراسی به دل راه ندهید، یادتان باشد خواستن توانستن است، به شرط آن که خواستنی مطرح باشد. نمیگوییم اهل خطر و ریسک باشید و فردی را برای ازدواج انتخاب کنید که به شما قول داده است مسئولیتپذیر شود، نه هرگز، فقط به شما میگوییم یک فرد قابل تغییر است و میتواند احوال خود را کنفیکون کند، به شرط آنکه خواهان تغییر و تحول باشد. اگر خودتان مسئولیتپذیر نیستید همین امروز به پا خیزید که فردا دیر است.
توصیه میکنیم به کمک یک روانشناس مجرب این مهارت را یاد بگیرید، اما اگر فرد مقابلتان مسئولیتگریز است به او فرصت دهید تا شاید بتواند به پاس عشق شما هم شده خود را متحول کند و در جهت اصلاح و سازندگی شخصیت خویش گام بردارد، اما یادتان باشد تا تغییری بزرگ در رفتار او ندیدهاید که نشان از مسئولیتپذیریاش باشد، هرگز پای سفره عقد ننشینید.
اما چرا مسئولیتپذیری ضروری است؟ روحیه مسئولیتپذیری متقابل میان زن و شوهر در زندگی زناشویی آثار مفید بسیاری دارد که به مهمترین آنها در زیر اشاره میکنیم.
همسرداری
همسرداری درست و مناسب، آشنایی به وظایف خود در قبال همسر و رعایت حقوق ایشان ازجمله آثار مسئولیتپذیری زن و مرد در زندگی مشترک است.
تامین آسایش روحی توسط همسر در سلامت زندگی مشترک نقش بسزایی دارد. همین که زن و مرد بدانند همسرش شخص مسئولیتپذیری است، بیتردید نسبت به زندگی رغبت بسیار نشان داده و در برابر ناملایمات زندگی صبور و مقاومتر خواهند بود، چون به یقین میداند همسرش متعهد است و از هیچ تلاشی برای به سامان دادن اوضاع و شرایط بحرانی زندگی دریغ نمیکند، به همین دلیل کمتر دغدغه و نگرانی در مورد امور مختلف زندگی خواهند داشت که همین امر اختلافات و مشاجرات زناشویی را کاهش داده و محبت و صمیمیت زن و شوهر را افزایش میدهد.
تامین نیازهای مادی خانواده
تامین اقتصادی خانواده، مسئولیتی است که بیشتر بر دوش مردان است. بیتردید مرد مسئولیتپذیر، کار کردن را شرف خود میداند، از تنبلی بیزار است و به هر طریقی که شده تلاش میکند به بهترین نحو ممکن نیازهای مادی خانواده را تامین کند و بیشک همسر چنین مردی هرگز نگران تامین معاش زندگی نخواهد بود.
از سوی دیگر، وجود زن مسئولیتپذیر در کنار چنین مرد متعهدی باعث میشود اقتصاد خانواده هر روز بیشازپیش پربارتر شود و کیفیت و کمیت زندگی معنایی متفاوت بیابد، چهبسا به قول قدیمیترها مدیریت اقتصادی خانواده به دست بانوی خانه است، اگر مردی کرور کرور پول به دامن زن بریزد ولی زن نداند با آنها چه کند، قطعا همیشه هشتشان در گرو نه خواهد بود. هنر صرفهجویی و قناعت، تنها از خصوصیات یک زن مسئولیتپذیر است.
تربیت مناسب فرزندان
یک زن و شوهر مسئولیتپذیر، نه از سرخودخواهی بلکه به خاطر پرورش و تربیت یک فرزند صالح و سالم بچهدار میشوند. از همان روزهای ابتدای بسته شدن نطفه و شاید ماهها قبلتر از آن برای به دنیا آمدن بچه برنامهریزی میکنند و در تمام مراحل زندگی از دوران جنینی گرفته تا پایان عمر برای تربیت صحیح و درست فرزندانشان نهایت تلاش خود را میکنند. نامی زیبا بر او مینهند، آداب زندگی به او میآموزند، با عشق و صمیمیت آشنایش میکنند، او را خودکفا و مستقل پرورش میدهند، اخلاق و منش اجتماعی به او آموزش میدهند و... .
چگونه ارزیابی کنیم؟
مسئولیتپذیری ازجمله ارزشهایی است که همه انسانها به گونهای متفاوت دغدغه آن را دارند. این ویژگی از مهمترین معیارهای اساسی برای انتخاب همسر است؛ زیرا داشتن همسر مسئولیتپذیر آرزوی هر جوان دمبختی است، اما چطور میتوان متوجه شد که طرف مقابلمان به اندازه کافی این ویژگی را دارد؟
ـ سوال بپرسید
برای اینکه بفهمید میزان حس مسئولیتپذیری فرد انتخابیتان برای ازدواج چقدر است، بهتر است توجه ویژهای به سوالات خود در طول جلسات خواستگاری داشته باشید. حواستان باشد هرگز به طور مستقیم از فرد مقابل نپرسید که آیا مسئولیتپذیر است یا نه؟ چه بسا به نتیجه مساعدی دست نخواهید یافت، بلکه بهتر است حس مسئولیتپذیری فرد مورد نظرتان را با مطرح کردن سوالاتی دقیق از زندگی شخصی، شغل، تحصیلات، وظایف خانوادگی و دوستی وی و... مورد سنجش و محک قرار دهید.
در ادامه به سوالاتی اشاره میشود که شما میتوانید از طریق پرسش آنها به شناخت بهتری در مورد میزان پختگی و مسئولیتپذیری همسر آیندهتان دست یابید:
ـ آیا بهموقع و سر زمان مقرر شده به قرار ملاقاتتان میرسید یا اینکه معمولا با تاخیر میرسید؟
ـ در چه زمینههایی خود را فرد بیاهمیتی میدانید؟ یا در چه مسائلی بیش از بقیه خود را غیرمسئول میدانید؟ (پول، سلامتی، به تعویق انداختن کارها پاسخ ندادن به تلفنها)
ـ برای انجام وظایف شغلی، خانوادگی، اجتماعی و...، چقدر خودتان را متعهد و مقید میدانید؟
ـ آیا تا به حال از شغلتان اخراج شده یا استعفا دادهاید در صورت اخراج و استعفا، دلایل آن چه بوده است؟
ـ آیا تلاش میکنید وظایف محوله به خود را صادقانه و درست انجام دهید؟
ـ آیا تا به حال شده در قبال انجام ندادن کاری که به شما محول شده، احساس پشیمانی و عذاب وجدان کنید؟
ـ در قبال چه کسانی احساس مسئولیت میکنید؟
ـ آیا در روابط خود با دیگران، بیشتر در نقش حمایتگر ظاهر میشوید یا حمایتشونده، اگر ممکن است مصادیقی از این وضعیتها را مطرح کنید؟
ـ اگر از اطرافیانتان بپرسند شما فردی مسئولیتپذیر هستید یا خیر، به نظرتان چه پاسخ خواهند داد؟ فکر میکنید مبنای قضاوتشان بر چه اساسی خواهد بود؟
ـ آیا برای احساسات دیگران احترام میگذارید؟
ـ چه زمانهایی قرض میگیرید؟ برنامهتان برای برگرداندن مبلغ دریافتی چگونه است؟ آیا معمولا پسدادن پول را پشت گوش میاندازید یا اینکه سروقت و بهموقع آن را پرداخت میکنید؟
ـ اگر احیانا نتوانید بنا بر دلایلی چه موجه یا ناموجه، وفای به عهد کنید، برای اعلان خلف وعدهتان به طرف مقابل چگونه رفتار میکنید؟
ـ آیا وسایل متعلق به خودتان را تمیز و مرتب نگاه میدارید؟
ـ آیا میتوانید وقت و فعالیتهای خود را طوری تنظیم و هماهنگ کنید که کارهای محوله بهموقع انجام شود؟
ـ اصولا آدم منظم و با برنامهای بودید یا خیر؟ نمونههایی از نظم و پایبندی به برنامهها از نظر شما چیست؟
ـ آیا معمولا برای پیدا کردن چیزهایی که سر جایشان نگذاشتهاید، وقت زیادی را صرف میکنید، این مساله چند وقت یکبار برایتان اتفاق میافتد؟
ـ آیا برای شروع هرکاری وقت زیادی تلف میکنید یا آن که برای انجام آن عجله میکنید؟
ـ وقتی کاری را به دست بگیرید، معمولا آن را نیمهکاره میگذارید همیشه آن را به پایان میرسانید؟
ـ چقدر در دستیابی به اهدافتان سختکوش هستید؟
ـ آیا معمولا میتوانید کارهای خود را به بهترین نحو ممکن به سرانجام برسانید؟ یا در انجام وظایفتان همیشه به مشکل برمیخورید؟
ـ وقتی تعهدی را بپذیرید، معمولا نتیجه پذیرش آن چه میشود؟ آیا مسئولیتهای خود را به انجام میرسانید یا خیر؟
ـ آیا دیگران شما را فرد صادق و قابل اطمینانی میدانند؟
ـ نظرتان درباره آدمهای سازنده و مولد چیست؟ آیا خود را چنین فردی تلقی میکنید؟
ـ آیا برای جلوگیری از دوباره کاری سعی میکنید از همان ابتدای شروع کار، آنها را با دقت انجام دهید؟
ـ آیا ممکن است در آن واحد، چندین کار ریز و کوچک برای انجام دادن را بر عهده بگیرید که گاهی مجبور شوید تمام آنها را نادیده بگیرید؟
ـ آیا هنگام رفتن به مسافرت، از قبل با دقت در رابطه با آن برنامهریزی میکنید؟
ـ نظرتان در مورد ریختن زباله به خیابان چیست؟
گذشته از پرسیدن اینگونه پرسشها و دقت در واژهواژه پاسخها، بهتر است به طرز زندگی فرد مقابلتان توجه بسیاری داشته باشید، بیتردید سبک زندگی عملی او، اطلاعات ویژهای از هر آنچه را که باید در رابطه با این خصیصه بدانید، در اختیارتان خواهد گذاشت.
ـ تحقیق کنید
از دوستان، آشنایان یا همکاران فرد مقابلتان راجع به این مساله پرسش و تحقیق کنید. مثلا به محیط کار وی رفته و از کارفرمایان یا همکاران او پرسید که ایشان در کدام قسمت مشغول به فعالیت است؟ حساسیت شغلی آنها به چه میزان است؟ میزان فعالیت ایشان چقدر است؟ وظایفشان را چگونه و در چه مدت زمانی انجام میدهند؟ آیا به خوبی میتوانند از عهده وظایف محوله برآیند؟ آیا دیگران از عملکرد شغلی او احساس رضایت دارند؟ چقدر اهل ترقی و پیشرفت هستند؟ آیا ترفیع شغلی داشتهاند؟ و... قطعا دانستن پاسخ هر یک از سوالات فوق، اطلاعات مفیدی در اختیارتان قرار میدهد که میتوانید با ادامه تحقیقات به شناخت عمیق و گستردهتری از میزان مسئولیتپذیری وی در زندگی دست یابید.
ـ به ویژگیهای شخصیتی او توجه کنید
به خصیصههای شخصیتی فرد مقابلتان توجه کنید. مثلا از خود او یا دیگران بپرسید کدام خصلت اخلاقی در آنها نمود بسیاری دارد یا به آن خصلت شهره هستند؟! چهبسا وجود برخی ویژگیها در افراد نشاندهنده مسئولیتپذیری در آنهاست و وجود برخی دیگر از خصیصهها کاملا متضاد با مسئولیتپذیری بوده و نشانه مبرهن و بارزی از روحیه مسئولیتگریزی در فرد است. برای آشنایی هر چه بیشتر شما با ابعاد متفاوت مسئولیتپذیری، به برخی خصلتهای شخصیت افراد مسئولیتپذیر و مسئولیتگریز اشاره میکنیم.
داشتن ایمان: فرد با ایمان به دلیل التزامی که به تعهدات دینی و مذهبی خود دارد، معمولا فردی مسئولیتپذیر بار میآید، در حالی که فرد مسئولیتگریز همیشه به دنبال راه فرار است.
با وجدان بودن: معمولا افراد با وجدان مسئولیتپذیر هستند، چراکه همیشه از طریق یک ناظر درونی اعمال و رفتارش را زیر نظر میگیرد و خوب و بد آنها را از هم جدا کرده و همیشه سعی میکند رفتارهای مطلوبی داشته باشد و به وظایفش به خوبی عمل کند، در حالی که فرد مسئولیتگریز، بیوجدان است و در همه حال به دنبال کسب منفعت شخصی است، خوب و بد اعمالش را هیچگاه مورد توجه قرار نمیدهد، بسیار خودخواه و مغرور است و حتی گاه برای رسیدن به مطلوبهای خویش، چشم بر همه چیز میببند ولو آنکه به خاطر دریافت آن، کسی را دچار آسیب کند یا به زحمت بیندازد.
امانتداری: افراد مسئولیتپذیر امانتداران امین و قابل اعتمادی هستند که همه چیز اعم از مادیات، رازهای شخصی، تعهدات شغلی یا وظایف شخصی را تقبل مسئولیت کردهاند و... همگی را امانت دانسته و در قبال آنها بهدرستی رفتار میکنند، این در حالی است که افراد مسئولیتگریز بیخیال هستند و ممکن است براحتی هتک حرمت کنند و برای پرهیز از شکست و حفظ منافع شخصی خویش، تمام قول و قرارهایشان را فراموش کنند.
خودشناسی و خودباوری: بیتردید فردی که نسبت به خود آگاهی داشته و خود را به خوبی بشناسد و به خودباوری واقعی برسد، کسی است که عزتنفس بالایی دارد و هرگز راضی نمیشود بهراحتی هنجارشکنی کند یا تن به مسئولیتگریزی دهد، در حالی که افراد مسئولیتگریز از آنجا که یا اعتماد به نفس ندارند یا اعتماد به نفششان حداقل است، همیشه سعی میکنند برای بودن غیرواقعی خویش دست به هر کاری بزنند و به هر طریق ممکن، خود را به دیگران نشان دهند تا شاید به این طریق، جبران عقدههای درونی کنند. قطعا از چنین شخصی که با خویشتن واقعی خویش بیگانه است و مسئولیتی را در قبال خویش احساس نمیکند چگونه میتوان انتظار داشت مسئولیت دیگری را بپذیرد!
از سوی دیگر، وظیفهشناسی، فعال بودن و پویایی، تامل و اندیشه کردن قبل از انجام کارها، پاسخگو بودن نسبت به امور محوله، انعطافپذیر بودن در صورت لزوم، قبول شکستها در صورت ناکامی به جای مقصردانستن دیگران یا توجیه شکستها، تلاش برای جبران ناکامیها، هدفمندکردن فعالیتها و برنامهریزی برای دسترسی به اهداف از قبل تعیین شده و داشتن صلاحیت و شایستگی برای انجام کارها از دیگر ویژگیهای افراد مسئولیتپذیر است.
حس احترام او را بسنجید
پاسخ به این سوال «آیا فرد مورد نظرتان واجد حس احترام است؟» نشانههای مهمی را به دستتان میدهد که با توسل به آنها میتوانید به درستی متوجه شوید آیا طرف مقابلتان به حس مسئولیتپذیری رسیده است یا خیر؟
یکی از نشانههای بزرگ شدن و پختگی کودکان، حس احترام و ارزش قایل شدن نسبت به اطرافیان و جهان پیرامونشان است. به عنوان مثال، کودکی که حریم هیچ چیز و هیچ کسی را محترم نمیشمارد و اسباببازیهای خواهرش را برمیدارد، باید بیاموزد به چیزی که مال او نیست دست نزند یا لااقل برای استفاده کردن از صاحبش اجازه بگیرد یا مثلا به جای اینکه جلوی دیگران داد و فریاد کند یا روی میز بکوبد، میآموزد هرگز نباید باعث ناراحتی و دلخوری دیگران شود، مقابل دیگران باید مودبانه و محترمانه رفتار کند و برای تقاضای درخواستش از کلمات و عبارات مناسب استفاده کند.
نسرین صفری/ مشاورخانواده - چاردیواری