ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آذر خانم بالاخره آمدی یعنی بعد تو زمستان است. بعد از تو شب بلند یلداست. بعد تو برف می آید. بعد از تو همه عاشقها تنگ همدیگر را در آغوش می گیرند و آرام می شوند. آذر خانم خوش آمدی. کجا بودی این همه وقت؟ دلم برایت تنگ شده بود. برای بارانهای بی وقفه ات، برای سرمای استخوان سوزت، برای آفتاب های نیمه جانت. برای برگهایی که با باد و طوفان می کنی .
خوب شد آمدی. ببر غمهایم را که حسابی دلم گرفته است. دیگر نمی توانم خوب بنویسم. چون چند وقتی است سکوتم بالا گرفته است. دارم فکر می کنم. فکر می کنم و فکر .
منبع
https://bedoneemzaa.blogsky.com/1399/09/02/post-1723